کد مطلب:29132
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:15
اگر گياهان و حيوانات روح داشته باشند چه سرنوشتي خواهند داشت؟
براساس تحقيقات فلاسفه اسلامي، گياهان و حيوانات نيز روح دارند. البته روح در آنها متفاوت با انسان است و روح گياه نيز متفاوت با روح حيوان است. درباره حشر حيوانات در آخرت از بعضي آيات چنين به دست مي آيد كه حيوانات در آخرت محشور مي شوند. براي توضيح بيشتر به دو مطلب مي پردازيم: {T1. آيا رستاخيز براي حيوانات هم وجود دارد؟ T} شك نيست كه نخستين شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرفداران اين عقيده مي گويند مداركي در دست است كه نشان مي دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراي درك و فهمند، از جمله: زندگي بسياري از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت انگيزي است كه روشنگر سطح عالي فهم و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آنها و نظام شگفت انگيز لانه و كندو، سخناني نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ گرچه بعضي ميل دارند همه اينها را يك نوع الهام غريزي بدانند، اما هيچ دليلي بر اين موضوع در دست نيست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غريزه بدون عقل) انجام مي شود. چه مانعي دارد كه اين اعمال همانطور كه ظواهرشان نشان مي دهد ناشي از عقل و درك باشد؟ بسيار مي شود كه حيوانات بدون تجربه قبلي در برابر حوادث پيش بيني نشده دست به ابتكار مي زنند، مثلاً گوسفندي كه در عمرش گرگ را نديده براي نخستين بار كه آن را مي بيند به خوبي خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براي دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مي شود. علاقه اي كه بسياري از حيوانات تدريجاً به صاحب خود پيدا مي كنند شاهد ديگري براي اين موضوع است، بسياري از سگهاي درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتي فرزندان كوچك آنان مانند يك خدمتگذار مهربان رفتار مي كنند. داستانهاي زيادي از وفاق حيوانات و اينكه آنها چگونه خدمات انساني را جبران مي كنند در كتابها و در ميان مردم شايع است كه همه آنها را نميتوان افسانه دانست. و مسلم است آنها را به آساني نمي توان ناشي از غريزه دانست، زيرا غريزه معمولاً سرچشمه كارهاي يكنواخت و مستمر است، اما اعمالي كه در شرايط خاصي كه قابل پيش بيني نبوده بعنوان عكس العمل انجام مي گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه. هم امروز بسياري از حيوانات را براي مقاصد قابل توجهي تربيت مي كنند، سگهاي پليس براي گرفتن جنايتكاران، كبوترها براي رساندن نامه ها، و بعضي از حيوانات براي خريد جنس از مغازه ها، و حيوانات شكاري براي شكار كردن، آموزش مي بينند و وظائف سنگين خود را با دقت عجيبي انجام مي دهند، (امروز حتي براي بعضي از حيوانات رسماً مدرسه افتتاح كرده اند!) از همه اينها گذشته، در آيات متعددي از قرآن، مطالبي ديده مي شود كه دليل قابل ملاحظه اي براي فهم و شعور بعضي از حيوانات محسوب مي شود، داستان فرار كردن مورچگان از برابر لشكر سليمان، و داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا و يمن» و آوردن خبرهاي هيجان انگيز براي سليمان شاهد اين مدعا است. در روايات اسلامي نيز احاديث متعددي در زمينه رستاخيز حيوانات ديده مي شود، از جمله: از ابوذر نقل شده كه مي گويد: ما خدمت پيامبر(ص) بوديم كه در پيش روي ما دو بز به يكديگر شاخ زدند، پيغمبر(ص) فرمود، مي دانيد چرا اينها به يكديگر شاخ زدند؟ حاضران عرض كردند: نه، پيامبر(ص) فرمود ولي خدا مي داند چرا؟ و به زودي در ميان آنها داوري خواهد كرد، {V(تفسير مجمع البيان و نور الثقلين ذيل آيه بالا)V}. و در روايتي از طرق اهل تسنن از پيامبر نقل شده كه در تفسير اين آيه فرمود: {Aان الله يحشر هذه الامم يوم القيامة و يقتص من بعضها لبعض حتي يقتص للجماء من القرناءA}؛ {Mخداوند تمام اين جنبندگان را روز قيامت بر مي انگيزاند و قصاص بعضي را از بعضي مي گيرد، حتي قصاص حيواني كه شاخ نداشته و ديگري بي جهت باو شاخ زده است از او خواهد گرفت M}، {V(تفسير المنار ذيل آيه)V}. در آيه 5 سوره تكوير نيز مي خوانيم {A{/Bوَ إِذَا اَلْوُحُوشُ حُشِرَتْ {w1-4w}{I81:5I}/}A}؛ {Mهنگاميكه وحوش محشور مي شوندM} اگر معني اين آيه را حشر در قيامت بگيريم (نه حشر و جمع بهنگام پايان اين دنيا) يكي ديگر از دلايل نقلي بحث فوق خواهد بود. {T2. اگر آنها رستاخيز دارند تكليف هم دارند T} سؤال مهمي كه در اينجا پيش مي آيد و تا آن حل نشود تفسير آيه فوق روشن نخواهد شد اين است كه آيا نمي توانيم قبول كنيم كه حيوانات تكاليفي دارند با اينكه يكي از شرايط مسلم تكليف عقل است و بهمين جهت كودك و يا شخص ديوانه از دايريه تكليف بيرون است؟ آيا حيوانات داراي چنان عقلي هستند كه مورد تكليف واقع شوند؟ و آيا مي توان باور كرد كه يك حيوان بيش از يك كودك نابالغ و حتي بيش از ديوانگان درك داشته باشد؟ و اگر قبول كنيم كه آنها چنان عقل و دركي ندارند چگونه ممكن است تكليف متوجه آنها شود. در پاسخ اين سؤال بايد گفت كه تكليف مراحلي دارد و هر مرحله ادراك و عقلي متناسب خود مي خواهد، تكاليف فراواني كه در قوانين اسلامي براي يك انسان وجود دارد بقدري است كه بدون داشتن يك سطح عالي از عقل و درك انجام آنها ممكن نيست و ما هرگز نمي توانيم چنان تكاليفي را براي حيوانات بپذيريم، زيرا شرط آن، در آنها حاصل نيست، اما مرحله ساده و پائين تري از تكليف تصور مي شود كه مختصر فهم و شعور براي آن كافي است، ما نمي توانيم چنان فهم و شعور و چنان تكاليفي را بطور كلي درباره حيوانات انكار كنيم. حتي درباره كودكان و ديوانگاني كه پاره اي از مسائل را مي فهمند انكار همه تكاليف مشكل است مثلاً اگر نوجوانان 14 ساله كه به حد بلوغ نرسيده ولي كاملاً مطالب را خوانده و فهميده اند در نظر بگيريم، اگر آنها عمداً مرتكب قتل نفس شوند در حالي كه تمام زيانهاي اين عمل را مي دانند آيا مي توان گفت هيچ گناهي از آنها سر نزده است؟ قوانين كيفري دنيا نيز افراد غير بالغ را در برابر پاره اي از گناهان مجازات مي كند، اگر چه مجازاتهاي آنها مسلماً خفيف تر است. بنابراين بلوغ و عقل كامل شرط تكليف در مرحله عالي و كامل است، در مراحل پائين تر يعني در مورد پاره اي از گناهانيكه قبح و زشتي آن براي افراد پائين تر نيز كاملاً قابل درك است بلوغ و عقل كامل را نمي توان شرط دانست. با توجه به تفاوت مراتب تكليف، و تفاوت مراتب عقل اشكال بالا در مورد حيوانات نيز حل مي شود.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.